جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5298
مفهوم فضیلت در فلسفه اخلاق ارسطو
نویسنده:
هاشم آنه یی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
فضیلت اخلاقی ( بررسی تاثیر ارسطو بر فیلسوفان مسلمان )
نویسنده:
احمد مروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحلیلی که ارسطو از فضیلت داده است از اهمیت زیادی برخوردار است و تاثیر زیادی بر حکیمان مسیحی و مسلمان و حتی فیلسوفان غیردینی پس از خود نهاده است . این رساله در دو بخش سامان یافته است . در بخش اول ابتدا به بررسی زندگی و آثار ارسطو به ویژه در حوزه اخلاق پرداخته شده است . در فصل دوم نظریه فضیلت ارسطو مطرح و تحلیل وی که آن را حد وسط امور نسبت به هر عامل اخلاقی می داند بررسی شده است . در همین فصل انواع فضیلت ها بحث و همگی آنها در دو گروه فضیلت های اخلاقی و عقلانی جای گرفته اند. مهمترین فضیلتهای اخلاقی عبارتند از شجاعت ، خویشتن داری (عفت ) ، حکمت و عدالت . در بخش دوم ابتدا نظریه فضیلت حکیمان مسلمان مانند فارابی ، ابن سینا، ابن مسکویه ، عامری و خواجه طوسی مطرح شده است و در خلال بررسی آرا آنها تاثیر چشمگیر ارسطو مورد تاکید قرار گرفته است . البته تفاوت اصلی دیدگاه آنها با ارسطو به مساله جاودانگی انسان بر می گردد که نحوه نگرش آنها به سعادت و فضیلت انسانی را از نظریه ارسطو ممتاز کرده است . در فصل دوم این بخش با الهام از آموزه های دینی و دستاورد حکیمان مسلمان به نقد نظریه حد وسط ارسطویی پرداخته شده است . در فصل سوم با طرح چشم انداز کلی اخلاق اسلامی ، جایگاه فضیلت و اهمیت آن در سعادت آدمی بازشناسی شده است . و بالاخره در فصل آخر کتاب به اجمال دیدگاه حکمت متعالیه در باره سعادت و فضیلت مطرح شده است .
نظریه سعادت در فلسفه ارسطو
نویسنده:
محسن جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه اخلاقی ارسطو تاثیر چشمگیری بر اندیشه اخلاقی در طول قرن‌های متوالی داشته و هنوز دارد. آخرین نمود این تاثیر را می‌تواند در نظریه اخلاقی موسوم به "اخلاق فضیلت مدار" که در فلسفه اخلاق جدید رواج دارد، یافت . ارسطو، اودایمونا (سعادت) را اصل دوم اخلاق می‌داند و نظام اخلاقی خود را بر محور آن سامان می‌دهد. فهم عرف برای او مهم است و بحث سعادت را هم از فهم عرف شروع و با استفاده از تحلیل لغوی نشان می‌دهد که سعادت ، نوعی فعالیت است . برای تبیین نوع فعالیت اودایمونیا، ارسطو از برهان کارکرد استفاده می‌کند. نتیجه برهان کارکرد آن است که سعادت فعالیت دوگانه است : اخلاقی ونظری (تامل). درباره تفسیر ارسطو دو دیدگاه وجود دارد: جامع که در این رساله از آن دفاع می‌شود و غالب (عقل‌گرایانه) که در این رساله رد می‌شود. عمل اخلاقی از حالت نفسانی راسخ (ملکه) که متمایل به رعایت اعتدال است ، ریشه می‌گیرد. تامل عبارتست از فعالیت عقل و شهودی (نوس) برای مطالعه عالم ملکوت و امور متعالی مانند افلاک . تامل مربوط به فلسفه است . خیرات بیرونی مانند ثروت و دوست در سعادت به صورت ابزار انجام عمل اخلاقی و یا فراهم کننده زمینه لازم برای تامل سهم دارند. سعادت لذت را هم با خود دارد زیرا لذت برآمده از فعالیت است و چون سعادت برترین فعالیت است ، برترین لذت را دارد. فیلسوفان مسلمانان و مسیحی در قرون وسطی به نظریه سعادت ارسطو، علاقمند شدند، زیرا فکر می‌کردند مفهوم تامل که ارسطو بر آن تاکید دارد، محتوای دینی دارد و نیز نظام اخلاق ارسطو با مبانی دینی سازگار است . ما در فصل آخر رساله ضمن تاکید بر مزایای نسبی نظریه اخلاقی ارسطو، تفاوت ساختاری آن با مبانی اخلاق دینی را مورد تایید قرار داده‌ایم.
جوهر از دیدگاه ارسطو، دکارت، اسپینوزا، لایب نتیس
نویسنده:
محمودرضا کاویی سرچقا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
"لفظ substance" مرکباز دو جزء استو جمعا به معنی چیزی استکه در زیر ظواهر، پایدار است . بدین وجه که جزء دوم یعنی Stance که مشتق از Stare [ایستاده] است ، دلالتبر استمرار و ثباتجواهر دارد و جزء اول که sub (زیر) باشد مشعر بر اینکه این استمرار و ثباتدر زیر کیفیاتی استکه همواره به عنوان دستخوشتغییراتو تبدلاتملحوظ شده‌اند. بنابراین از پیوند و اتصال این دو تصور اساسو استمرار که دو جزء Sub و stare دال بر آنهاست ، تصور substance (جوهر) حاصل آمده است . در این رساله، جوهر از دیده اسطور، دکارت ، اسپینوزا و لایبنتیسبررسی شده است .
بررسی جایگاه تاریخی و حقیقی قیاس استثنایی نزد ارسطو و منطق‌دانان مسلمان
نویسنده:
سعید راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی نسبت میان منطق ومابعدالطبیعه ارسطو
نویسنده:
عبدالناصر مقیمی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دو سیستم فلسفی، یکی مربوط به منطق و دیگری شامل مجموع دیگر آثار ارسطو، سوای منطق، بعنوان دو سیستم در نظر گرفته شده و بحث از سازگاری و یا عدم سازگاری این دو سیستم مورد توجه و کنکاش قرار می گیرد. نکته اساسی که این دو سیستم را از یکدیگر متمایز نموده و بحث از ناسازگاری این دو را پیش می کشد، مربوط به مفهوم «جوهر نخست» است. جوهر نخست که همان جوهر محسوس است، در یک سیستم (منطق) بسیط و در دیگر سیستم به صورت مرکب از دو مولفه ماده و صورت در نظر گرفته می‌شود.به نظر می رسد که بسیط انگاشتن جوهر نخست در یک سیستم و مرکب انگاشتن آن در سیستم دیگر، پیامدها و پارادوکسهایی را همراه می آورد که در این نوشتار مورد بحث واقع می‌شوند.
شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی از نظر ارسطو و غزالی
نویسنده:
مریم احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات اخلاقی انسان متشکل از دانسته‌ها و بایسته‌هاست، گاهی انسان علی‌رغم معرفت به خوبی و بدی برخلاف این معرفت عمل می‌کند. لذا بررسی علت شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی امر بسیار مهمی است. ارسطو و غزالی از جمله کسانی هستند که دغدغه‌ی این امر را داشتند. ارسطو برخلاف سقراط که معتقد بود معرفت به خوبی و بدی ضرورتاً منجر به عمل می‌شود، چنین ضرورتی را نمی‌پذیرد و معتقد است عواملی باعث ایجاد شکاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی می‌شود که در این میان از ضعف و قصور اخلاقی سخن به میان می‌آورد و معتقد است جزء غیر‌عقلانی نفس باعث می‌شود انسان از دستیابی به سعادت حقیقی-اش که در پی رسیدن به آن است، دور افتد. غزالی نیز در مباحث نفس‌شناسی از اندیشه‌های ارسطو مدد می‌گیرد اما به علت آنکه او متفکری مسلمان و صوفی مسلک بود، علاوه بر تأکید بر عقل، که در نظر ارسطو دیده می‌شود، تأثیرگذاری شرع و شهود را در عمل اخلاقی نیز یادآور می‌شود.
تحلیل و بررسی تطبیقی ناظر آرمانی و فاعل فضیلت مند در اخلاق ارسطو
نویسنده:
حامد مرآتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه ناظر آرمانی فرث یکی از نظریات واکنش مدار در عرصه اخلاق است که می توان تقریرهای مختلفی از آن داشت. تقریر های معناشناسانه، وجود شناسانه و معرفت شناسانه سه تقریر از این نظریه اند که ما در اینجا بر تقریر معرفت شناسانه این نظریه درباب توجیه احکام و باورهای اخلاقی تاکید می کنیم. از سوی دیگر نظریه اخلاق ارسطو را می توان یکی از بهترین و کامل ترین نظریات اخلاقی دانست. در نظر ارسطو کارکرد خاص انسان فعالیت قوه عاقله اوست. اگر سایر قوای نفس تحت تدبیر این قوه قرار داشته و به فعالیت بپردازند چنین فردی یک فرد فضیلت مند خواهند بود. فضیلت مندی امری ذو مراتب است و کمال آن رسیدن به مرحله حکمت است. حکیم کسی است که تمام مراحل فضیلت مندی را با فعالیت های خاص خود طی کرده و به مقام تامل محض رسیده است. برای رسیدن به این کمال فرد باید در فعالیت هایش فضیلت مندانه عمل کند که این فضیلت مندانه بودن عمل حداقل سه شرط دارد: ناشی از انتخاب و تصمیمی روشن باشد، این انتخاب را به خاطر خود عمل انجام دهد، انجام این عمل ناشی از ملکه ای استوار در او باشد. فاعل فضیلت مند کسی است که این سه شرط را در اعمالش رعایت می کند. این فاعل فضیلت مند از قواعدی عقلی پیروی می کند که به آنها قواعد عقل عملی می گوییم و در اخلاق ارسطو این قواعد نام برده نشده اند. برای پر کردن خلأ قواعد عقل عملی فاعل فضیلت مند می توان از قواعدی استفاده کرد که ناظر آرمانی در تقریر معرفت شناسانه خود در باب توجیه از آنها استفاده می کند. این قواعد عقلی اصلی عبارتند از تلاش برای دانای کل بودن، جامع نگر بودن و بی طرف بودن. از آنجا که ممکن است در دستیابی به حکم ناظر آرمانی دچار خطا شویم از دو مجموعه قواعد ابطال گر نیز استفاده می کنیم که در نقش یک فیلتر اخلاقی برای تصمیمات ما عمل می کنند. این قواعد ابطال گر عبارتند از قاعده سازگاری و قاعده جهان شمول. ما این قواعد اصلی و قواعد ابطال گر را به یک فاعل فضیلت مند ذهنی نسبت داده و در موقعیت های اخلاقی به تصمیمات و گرایشات او عمل می کنیم.
بررسی تطبیقی رویکرد فارابی و ابن سینا به مسئله نفس نزد ارسطو و لوازم آن
نویسنده:
زهرا مهتری آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع نوشتار پیش رو «بررسی تطبیقی نفس از دیدگاه ارسطو، فارابی و ابن سینا» می باشد. یکی از مسائل مهمی که از دیرباز، مورد مطالعه و پژوهش فلاسفه‎ی بزرگ و اندیشمندان صاحبنظر قرار گرفته است، مسئله‎ی نفس و مباحث مربوط بدان می باشد. ژرف کاوها پیرامون حقیقت و ماهیت موجودات زنده به ویژه انسان، ظهور مکاتب مختلف و ارائه‎ی نظرات گوناگون پیرامون این مهم، تراوشی است از حاصل زحمات آنان. از میان فلاسفه‎ی مغرب زمین، ارسطو توانسته تا حدی در شناخت ماهیت نفس، مطالبی را ارائه نماید و در عقاید فلاسفه‎ی بعد از خود به ویژه در تفکر فیلسوفان اسلامی، نقش موثری داشته باشد. چنانچه در بیان او، نفس کمال اول است برای جسم طبیعی آلی بالقوه‎ ذی حیات. در خصوص ماهیت نفس می توان گفت که جوهری واحد و فاقد اجزاء و مجرد از ماده و با بدن نوعی رابطه‎ی ماده و صورت دارد. فارابی نیز که به تبعیت از ارسطو، همان تعریف نفس را پذیرفته، قائل به حدوث جسمانی نفس می باشد و برای نفس، قوایی برمی شمارد که برخی از آن قوا برتر از دیگری است، از دید ابن سینا تعریف نفس به کمال بر دیگر تعاریف نفس ارجحیت دارد، او نفس را جوهری مجرد و یگانه می داند که با حدوث بدن حادث می شود و بعد از مرگ نیز باقی است و نسبت آن به قوایش هچون نسبت حس مشترک است به حواس. نویسنده در این نوشتار تلاش دارد در درجه‎ی نخست، آرای سه فیلسوف مورد نظر، یعنی ارسطو، فارابی و ابن سینا را پیرامون نفس مورد بررسی قرار دهد و سپس به نقاط اشتراک و اختلاف آنان در این مسئله بپردازد
  • تعداد رکورد ها : 5298